مقاله یک: احساس چیست و چگونهاحساس خاص خود را تشخیص دهی
1-مقاله یک: احساس چیست و چگونهاحساس خاص خود را تشخیص دهیم؟
10 احساس مبنایی چه مواردی هستند؟
· سرگرمی
· هیجان
· شگفت زده شدن
· غمگینی
· خشمگینی
· تنفر
· حقارت
· ترس
· خجالت
· احساس گناه.
قوی ترین احساسات چه مواردی می باشند؟
این احساسات به دلیل اینکه قابل کنترل نمی باشند، قوی تریناحساسات می باشند. من معتقدم که دوست داشتن قوی ترین احساس است، چرا که حتی دربدترین زمان ها هم می تواند منجر به نزدیک شدن افراد شود. نفرت و عشق دو قطب مربوطبه یک احساس می باشند و هر دو آنها خیلی قوی هستند.
8 احساس موجود چه مواردی هستند؟
پلاتچیک[1] هشتاحساس مبنای را شامل اعتماد (پذیرش)، خشمگینی، انتظار (علاقمندی)، نفرت، لذت، ترس،غمگینی و شگفت زدگی در نظر گرفته است.
قوی ترین احساس انسان چه موردی می باشد؟
دوست داشتن
دوست داشتن یا عشق قوی ترین احساس موجود می باشد، چرا کهشما را تحت تاثیر قرار می دهد و تحت کنترل در می آورد.
5 احساس اصلی چه مواردی می باشند؟
پائول اکمن[2] درقرن بیستم، شش احساس مبنایی (خشمگینی، نفرت، ترس، خوشحالی، غمگینی و شگفت زدگی) راتعرف کرد و وربرت پلاچیک[3] هشتاحساس مبنایی را تعریف کرد و آنها را چهار گروه از موارد متضاد قطبی (لذت – غمگینی، خشمگینی – ترس، اعتماد – عدم اعتماد، شگفت زدگی – انتظار) دسته بندی کرد.
مبنایی ترین احساس انسان چه احساسی می باشد؟
روان شناسی به اسم پائول اکمن در اواسط دهه 1970، شش احساسمبنایی را پیشنهاد کرد که در سطح جهانی و در تمامی فرهنگ های بشری تجربه می شوند. احساساتیکه وی تعریف کرده بود شامل خوشحالی، غمگینی، نفرت، ترس، شگفت زدگی و عصبانیت بودند.
من به چه نحوی می توانم تنهایی خودم را متوقف کنم؟
اقداماتی که شما باید برای متوقف کردن تنهایی خودتان درمحیط کار انجام بدهید، عبارتند از:
1. این فرض را نداشته باشید که افرادموجود در پیرامونتان به شما علاقمندند. افرادی که تنها هستند، احساس منزوی بودن میکنند و فکر می کنند که هیچ کس به آنها یا زندگی آنها علاقه ای ندارد. ...
2. در رابطه با کار خودتان صحبت کنید....
3. هیچ وقت به تنهایی غذا نخورید. ...
4. با سایر افراد همکاری داشته باشید....
5. به همکاران خودتان سلام کنید. ...
6. نسبت به زندگی شخصی خودتان بی توجهنباشید.
چرا من احساس می کنم که فاقد احساسات هستم؟
عوامل مختلفی وجود دارند که می توانند منجر به ایجاد بی حسیعاطفی شوند. افسردگی و اضطراب دو مورد از رایج ترین این موارد می باشند. ...اختلال استرس بعد از آسیب، که می تواند با افسردگی و اضطراب مرتبط باشد، هم میتواند منجر به ایجاد بی حسی در شما شود. همچنین برخی از داروها هم می توانند منجربه بی حسی شوند.
من به چه نحوی می تواند بی حس بودن عاطفیم را متوقف کنم؟
استراتژی های مقابله رایجی که برای درمان بی حسی عاطفی بیانشده اند، عبارتند از:
1. کاهش دادن استرس
2. ورزش کردن
3. مصرف غذای سالم
4. داشتن خواب کافی
5. شناسایی عوامل، علل، محرک ها و عواملتشدید کننده و تلاش کردن به منظور اجتناب از آنها یا شکل بندی مجدد درک فرد ازآنها
6. مطرح کردن احساسات با دوستان،خانواده یا هم اتاقی ها و اقدام به دریافت کمک در موقع نیاز
7. تلاش کردن برای مشغول ماندن یا حواسپرت کردن خودتان
8. تلاش کردن برای در نظر داشتن اینمورد که اغلب احساسات مربوط به بی حسی، یک سری احساسات موقتی می باشند و استرس یانگرانی می توانند وضعیت احساسات شما را وخیم تر کنند و این احساسات به مدت طولانیتری در شما وجود داشته باشد
9. برنامه ریزی یک قرار ملاقات با روانشناس خودتان به منظور صحبت کردن در مورد احساسات و بحث کردن در مورد مکانیزم هایمقابله رفتاری.
من به چه نحوی می توانم بی احساس بودن خودم را متوقف کنم؟
مراحل
1. چشم ها و دهان خودتان را ریلکس کنید.چشم ها و دهان می توانند بیان کننده احساسات متعددی باشند. ...
2. حرکات خودتان را مشاهده کنید. حرکاتریز می توانند نشان دهنده موارد متعددی باشند، حتی در صورتی که شما هیچ اراده ایبرای بیان کردن آن معنی خاص نداشته باشید. ...
3. در وضعیت بی حسی باقی بمانید. ازبیان کردن هر نوع احساسی به صورت نشسته یا ایستاده اجتناب کنید.
تفکرات مزاحم یا تفکر بیش از حد؟ کدام مفید و کدام مضر است؟
اگر حس بدی نسبت به فکر بیش حس دارید مشکلی نخواهید داشتولی اگر برای شما آزاردهنده است حتماً این نوشته را مطالعه کنید.
در صورتی که این مورد برای شما آشنا باشد، با استفاده از 10توصیه بیان شده در زیر می توانید خودتان را از تفکر بیش از حد خلاص کنید.
1. آگاهی یافتن شروع تغیییر می باشد.
قبل از آنکه شما عادت تفکر بیش از حد خودتان را شناساییکنید یا با آن مقابله کنید، نیاز دارید که نسبت به مواردی که در حال اتفاق افتادن هستند،آگاهی کسب کنید. هر زمانی که احساس شک کنید یا احساس استرس یا اضطراب داشته باشید،یک قدم به عقب برگردید و موقعیت و نحوه واکنش خودتان را بررسی کنید. در این شرایط،آگاهی یک بذری برای تغییری می باشد که شما می توانید آن را بکارید.
2. در رابطه با مواردی که اشتباه هستندفکر نکنید، بلکه در رابطه با مواردی که درست هستند، فکر کنید.
در اکثر موارد، تفکر بیش از حد از طریق فقط یک احساس ایجادمی شود که ترس نام دارد. زمانی که شما بر روی تمامی موارد منفی متمرکز می شوید کهمی توانند صورت بگیرند، احتمال بی حس شدن شما افزایش می یابد. زمان بعدی که احساسکنید یک حرکت مارپیچی را در آن مسیر شروع می کنید، این کار را متوقف کنید. تمامیمواردی که می توانند درست باشند را تصور کنید و تفکرات ایجاد شده خودتان را بیانکنید.
3. خودتان را به سمت خوشحالی منحرفکنید.
در برخی مواقع منحرف کردن مسیر خودتان به سمت راه هایجایگزین، منجر به ایجاد شرایط شاد، مثبت، سالم و مفید خواهد شد. مواردی از قبیلمدیتیشن، رقص، ورزش، یادگیری یک ابزار، بافندگی، ترسیم و نقاشی می توانند شما رابه اندازه کافی از مشکلاتتان دور نگه دارند تا هر نوع تحلیل بیش از حد را متوقفکنید.
4. موارد موجود را تجسم کنید.
بزرگتر و منفی کردن موارد موجود نسبت به حالت واقعی کهدارند، به راحتی امکان پذیر است. زمانی بعدی که شما یک نوع چالشی برای خودتانایجاد می کنید، از خودتان بپرسید که این شرایط در پنج سال بعدی چه اهمیتی خواهندداشت. یا در ماه بعد، چه اهمیتی خواهند داشت. فقط پرسیدن این سوال ساده و تغییردادن چارچوب زمانی، می تواند تفکر بیش از حد را از بین ببرد.
5. منتظر ماندن برای کامل شدن را فراموشکنید.
این مورد یک مورد بزرگی می باشد. در رابطه با تمامی مواردیکه ما منتظر یک حالت کامل بودن هستیم، همین الان می توانیم منتظر ماندن نسبت بهآنها را متوقف کنیم. بلند پراز بودن یک مور مناسبی است، ولی منتظر ماندن برای کاملشدن، یک مورد غیر واقعی، غیر مفید و ناتوان کننده می باشد. زمانی که دچار این تفکرشوید که "این مورد باید کامل شود"، باید به خودتان یادآوری کنید که"منتظر ماندن برای کامل شدن، هیچ وقت نمی تواند همانند پیشرفت کردن هوشمندانهباشد."
6. دیدگاه خودتان نسبت به ترسیدن راتغییر دهید.
چه در صورتی که شما به دلیل یک شکست در گذشته ترسیده باشیدو چه در صورتی که به دلیل تلاش کردن یا عمومی کردن برخی از شکست های خودتان ترسیدهباشید، به یاد داشته باشید که صرفا عدم نتیجه ندادن تلاش شما در گذشته، به اینمعنا نمی باشد که شما نمی توانید هیچ وقت به موفقیت دست پیدا کنید. به یاد داشتهباشید که هر فرصتی یک شروع تازه می باشد و می توانید مجدد شروع کنید.
7. یک زمانی را صرف کار کردن بکنید.
یک محدودیتی برای خودتان مشخص کنید. یک تایمر پنج دقیقه ایتنظیم کنید و از این فرصت زمانی برای تفکر، نگرانی و تحلیل استفاده کنید. با اتمامزمان تنظیم شده در تایمر، 10 دقیقه را صرف خودکار و کاغذ کنید، تمامی مواردی کهمنجر به نگرانی شما می شوند، استرس را در شما ایجاد می کنند یا منجر به مضطربشدنتان می شوند را بنویسید. زمانی که 10 دقیقه تمام شد، خودکار را کنار بگذارید ویک کار دیگری انجام دهید - - ترجیحا یک کار سرگرم کننده ای انجام دهید.
8. این مورد را بپذیرید که شما نمیتوانید آینده را پیشبینی کنید.
هیچ شخصی نمی تواند آینده را پیشبینی کند؛ همه ما در شرایطفعلی قرار داریم. در صورتی که زمان حال خودتان را صرف نگران شدن در مورد آیندهکنید، شما زمان فعلیتان را از خودتان خواهید دزدید. صرف کردن زمان خودتان برایآینده یک مورد غیر مفید می باشد. به جای این کار، زمان خودتان را صرف کارهایی کنیدکه منجر به شاد بودن شما می شوند.
9. بهترین موارد مربوط به خودتان رابپذیرید.
ترسی که منجر به ایجاد تفکر بیش از حد می شود، در اغلبمواقع بر مبنای این احساس می باشد که شما به اندازه کافی خوب نیستید - - هوشیاریکافی یا سخت کوشی کافی یا زمان مناسبی را صرف کار در حال انجام نمی کنید. هر چندکه موفقیت در برخی مواقع به مواردی بستگی دارد که تحت کنترل شما نمی باشند، ولی زمانیکه بهترین تلاشتان را برای انجام دادن یک کاری می کنید، این موضوع را بپذیرید کهآن چیزی که می توانستید انجام بدهید را انجام داده اید.
10. سپاسگذار باشید.
شما نمی توانید در یک زمان تفکرات پشیمان بودن و سپاسگذاربودن را به صورت همزمان داشته باشید، بنابراین چرا از زمان خودتان به صورت مثبتیاستفاده نمی کنید؟ هر صبح و هر عصر، یک لیست از مواردی که باید نسبت به آنهاقدردان باشید را بنویسید. یک لیست از دوستان و تغییرات قابل سپاسگذاری داشتهباشید، تا یک شاهدی از موارد مثبتی داشته باشید که در اطرافتان قرار دارند.
تفکر بیش از حد می تواند برای هر شخصی صورت بگیرد. ولی درصورتی که شما سیستم مناسبی برای مقابله با آن داشته باشید، حداقل می توانید برخیاز تفکرات منفی، اضطرابی و استرس زا را تغییر بدهید و آنها را به موارد مفید،خلاقانه و موثر تبدیل کنید.
شما به چه نحوی از یک شخصی صرفنظر می کنید که شما را عمیقادوست دارد؟
بخش 2. ادامه دادن زندگی خودتان
1. بپذیرید که شما این شخص را دوست میداشتید، ولی این قضیه مربوط به گذشته بوده است. عشق می تواند واقعا کامل باشد، بدون اینکه برای همیشه باشد. ...
2. فعال و با انرژی باشید. ...
3. پذیرای روابط جدید باشید. ...
4. در حال زندگی کنید. ...
5. نگاهتان به آینده باشد. ...
6. اجازه بدهید که خاطرات شما با اینشخص، به تدریج از بین برود.
به چه نحوی می توانید تشخیص بدهید که یک شخصی به شما اهمیتنمی دهد؟
1. او (مرد) بخشی از زمان خودش را درکنار شما صرف نمی کند.
در صورتی که شما فکر می کنید مرد شما از شما فاصله می گیردو بر عکس گذشته، نمی خواهد که وقتش را در کنار شما سپری کند، این مورد یکی ازعلائم اولیه عدم توجه وی به شما خواهد بود. زمانی که ما یک فردی را دوست داشتهباشیم، تمایل خواهیم داشت تا زمان خودمان را در کنار آنها سپری کنیم؛ همچنین برایعدم تمایل شوهرتان برای قرار گرفتن در کنار شما، به هیچ دلیل خاصی نیاز وجودندارد.
منظور من را اشتباهی متوجه نشوید – منظور من این نیست که هر دوشما اجازه ندارید که خارج از روابط خودتان هم زندگی داشته باشید یا این مرد بهدلیل اینکه دوست پسر شما می باشد، وظیفه دارد تا هر چیزی یا هر شخصی را ترک کند.با این وجود، در صورتی که فکر کنید قرار گرفتن وی در کنار شما و گذارندن وقتش پیششما برای وی خسته کننده می باشد و وی از آن اجتناب می کند، به طور قطع یک مشکلیدارید و این مورد یکی از علائم مشخصی می باشد که نشان می دهد وی به شما اهمیت نمیدهد.
شاید وی از شما خسته شده باشد یا یک پارتنر دیگری پیدا کردهباشد که در کنار وی شاد می باشد. شاید یک فرد دیگری تمامی نیازهای وی را تامینکرده باشد و به همین دلیل وی بیش از این به شما اهمیت ندهد.
آن چیزی که شما باید بدانید عبارت از این مورد می باشد کهحتی در صورت وجود داشتن این شرایط، وی نباید با زنانی که یک زندگی طولانی مدتی باآنها دارد، چنین رفتاری داشته باشد.
2. دوست داشته باشید که وی را به دستبیاورید
یکی دیگر از علائم اهمیت ندادن شوهرتان به شما، این واقعیتمی باشد که در برخی مواقع احساس می کنید که مجبور هستید وی را به آغوش بکشید، هرچند که وی از این کار امتناع کند. با این وجود، در واقعیت شما نمی توانید هیچ کمکیبکنید، ولی این احساس را خواهید داشت که وی را از دست می دهید و تلاش شما برایپیشگیری از این اتفاق، بی تاثیر خواهد بود.
آیا شما می دانید که بدترین مورد چیست؟ هر چقدر که شما تلاشبیشتری را برای به دست آوردن وی انجام دهید، وی را سریع تر از دست خواهید داد.
به نظر می رسد که مرد شما تمایلی به شما ندارد، ولی شجاعتکافی برای گفتن آن ندارد. وی با گرمی و سردی واکنش نشان می دهد و شما نمی دانید کهچه تفکری نسبت به وی داشته باشید.
فقط یک مورد را به یاد داشته باشید: در صورتی که واقعا میخواهید وی را به دست بیاورید، شاید وی ارزش این کار را نداشته باشد.
3. همه چیز به دلیل اشتباه شما صورتگرفته است
زمانیکه شما دو تا دعوا کنید، همسر شما در برخی مواقع شمارا به هر دلیلی سرزنش خواهد کرد. حتی در صورتی که شما هیچ اشتباهی صورت ندادهباشید، وی همواره از خودش دفاع خواهد کرد و شما را سرزنش خواهد کرد تا به احساسبهتری دست پیدا کند.
کاملا مشخص است که چنین مردی نمی خواهد مسولیت مربوط بهگفته ها و اقدامات خودش را بر عهده بگیرد و این مورد یکی از علائمی است که نشان میدهد وی به شما اهمیتی نمی دهد و علاقه ای به بهبود روابطش با شما ندارد. همچنیناین احتمال وجود دارد که وی نسبت به این واقعیت کاملا آگاه باشد که با شما مشارکتمی کند، ولی شجاعت کافی برای پذیرفتن سرزنش را ندارد، به همین دلیل ترجیح می دهدتا مسولیت اشتباه صورت گرفته را متوجه شما بکند.
این رابطه یک رابطه سالمی نمی باشد و شما نباید به صورت جدیدر مورد آن صحبت کنید. اجازه ندهید که هیچ مردی همانند تفاله با شما برخور کند وبه وی بگویید که برخورد وی را تحمل نخواهید کرد.
در صورتی که وی از تغییر امتناع کند، هیچ گزینه ای غیر ازترک کردن وی نخواهید داشت. چنین مردی لیاقت زن با ارزشی همانند شما را ندارد.
4. تمامی تصمیمات را خودش می گیرد
زمانی که نیاز باشد یک تصمیم مهمی گرفته شود، وی تمامیکارها را انجام خواهد داد، حتی نظر شما را هم نخواهد پرسید. به نظر می رسد که شما هوش مناسبی برای تصمیمگیری در مورد کارهای بزرگ ندارید و وی شایستگی بیشتری نسبت به شما دارد.
کاملا مشخص می باشد که چنین فردی شما را به عنوان یک شریکیکسان در جرم ها در نظر نمی گیرد و در صورتی که شما در موقعیتی پایین تر از موقعیتوی قرار داشته باشید، وی شما را تهدید خواهد کرد. وی می خواهد که به صورت کاملیشما را کنترل کند، چرا که این شرایط تنها فرصتی است که وی با استفاده از آن میتواند به موقعیتی بهتر از موقعیت شما دست یابد.
در صورتی که چنین موردی برای شما صورت بگیرد، باید مطلعباشید که این مورد یک علامتی از یک رابطه مسموم می باشد و شما باید در سریع ترینزمان ممکن از این رابطه خارج شوید، چرا که حداقل چیزی که باید از چنین رابطه ایانتظار داشته باشید عبارت از قرار گرفتن در یک سطح پایین و احترام گذاشته نشدن بهنظراتتان می باشد. در صورتی که شما در چنین محیطی قرار داشته باشید، فقط به خودتانآسیب خواهید زد. از طرف دیگر، در صورتی که یک پارتنر مسموم را در زمان مناسبی ترککنید، شانس بیشتری برای شاد بودن در کنار یک فرد دیگر خواهید داشت.
5. او (مرد) هیچ تلاشی نمی کند
قرار گرفتن در کنار فردی که هیچ کاری انجام نمی دهد، چهارزشی دارد؟ در صورتی که شما تنها فرد تلاش کننده باشید، این شرایط یک رابطه نمیباشد، چرا که فقط شما نسبت به آن نگران هستید.
در صورتی که نسبت به این رابطه فکر کنید، آن را به عنوانرابطه یک طرفه در نظر خواهید گرفت. شما تنها فردی هستید که تمامی کارها را انجاممی دهید و به صورت تک نفره برای باقی نگه داشتن یک رابطه تان تلاش می کنید، در حالیکهپارتنر شما نقش یک تماشاچی بی اراده ای را دارد که هیچ تلاشی برای آینده رابطه تانانجام نمی دهد. در واقع، وی از طریق اقدامات خودش نشان می دهد که قطع این رابطههیچ آسیبی به وی نخواهد رسانید.
مردی که هیچ تلاشی برای زنش که در کنار وی قرار دارد ورابطه خودش انجام نمی دهد، احتمالا یک برنامه جدیدی برای ایجاد رابطه با یک فردجدیدی دارد و می خواهد تمامی کارها را به عهده شما بگذارد. شاید وی از رابطه اش باشما ناراضی باشد و شاید به دلایلی، نمی خواهد در کنار شما باشد.
صرف نظر از علت موجود، درست نخواهد بود که وی چنین برخوردیبا شما داشته باشد. وی در صورتی که شما را دوست نداشته باشد، باید این مورد را بهشما بگویید، نه اینکه از طریق اهمیت قائل نشدن به شما و بی تفاوت بودن، به شماآسیب برساند. شما لیاقت چنین برخوردی را ندارید، بنابراین سعی نکنید که هیچ مردیچنین برخوردی با شما داشته باشد.
6. وی به شما گوش نمی دهد
شاید شما هم با من موافق باشید که ارتباط یک عامل مهمی دریک رابطه سالم و پایدار می باشد. به همین دلیل است که گوش ندادن پارتنر عاطفی تانبه شما، یکی از علائم نگران کننده در رابطه با عدم اهمیت دادن وی نسبت به شما میباشد.
من نمی خواهم به شما دروغ بگویم، ولی حتی در صورتی که شمامردتان را دوست داشته باشید، یک مواقعی پیش خواهد آمد که وی از صحبت کردن در موردکفش هایی که شما خریده اید، یا یک بحث بی معنی در مورد نوع مو شما، خسته می شود. بااین وجود، در صورتی که شما احساس کنید که مردتان دوست شما نمی باشد و یا درصورتیکه مطلع باشید وی توجهی به گفته های شما نمی کند، کاملا بدیهی خواهد بود کهوی علاقه خودش را به شما و رابطه با شما از دست داده است.
مردی که به شما گوش نمی دهد، به شما احترام نخواهد گذاشت واین شرایط باید تغییر کند. غیر ممکن است که یک رابطه خوب با شخصی ایجاد شود که فکرمی کند نظر شما بی ارزش است.
در پایان می توان گفت که، در صورتی که شوهر شما یک آدماحمقی باشد و متوجه زیبایی شما نشود و به حرف شما گوش ندهد، باید از وی جدا شوید.این کار بهترین انتقام از وی می باشد و شاید وی متوجه شود که چه چیزی را از دستداده است، ولی خیلی دیر شده باشد.
7. وی علاقه ای به زندگی شما ندارد
زمانی که شما یک شریک زندگی دارید، می خواهید نسبت به همهمواردی که برایش صورت گرفته است، مطلع شوید. وی به تمامی موارد صورت گرفته برایشما گوش خواهد داد و همواره تلاش خواهد کرد تا وضعیت شما را بهبود دهد، بر خلاف اینکههر دو شما یک رابطه طولانی مدت را شروع کرده اید.
با این وجود، دوست پسر شما به این روش برخورد نمی کند. درواقع، وی هیچ نوع علاقه ای به نحوه سپری شدن روز شما ندارد. وی هیچ توجهی بهاحساسات شما نمی کند، هیچ تلاشی برای از بین بردن موارد آزار دهنده شما انجام نمیدهد و همچنین هیچ تلاشی برای مشخص شدن ترس ها، رویاها و امیدواری های شما انجامنمی دهد. وی هیچ علاقه ای به ملاقات با دوستان و خانواده شما ندارد و نسبت به کارو سرگرمی های شما بی توجه می باشد.
در صورتی که شما دارای چنین رابطه ای باشید، زمان مناسبی برایشما خواهد بود تا رابطه تان را با چنین مردی خاتمه دهید و این را به عنوان یکی ازعلائم نشان دهنده عدم توجه وی به خودتان در نظر بگیرید. وی صرفا به دلیل راحت بودنخودش در کنار شما قرار دارد و هیچ وقت خواسته های شما را به عنوان یک مورد اولویتدار در نظر نخواهد گرفت. مردی که چنین ویژگی هایی دارد، هیچ وقت نمی تواند ببیندکه شما یک زن با شخصیتی هستید و هیچ ارزشی نسبت به کارهای شما قائل نخواهند شد.
8. او (مردتان) با زنان دیگر لاس می زند
زمانی که یک مردی واقعا شما را دوست داشته باشد، شما تنهازنی خواهید بود که توجه وی را جلب می کند. اطراف وی پر از دختران زیبا رو یا خوشگلخواهد بود، ولی وی می داند که شما یک فرد خوبی هستید و بر این اساس با شما برخوردخواهند کرد.
از طرف دیگر، زمانی که یک مردی به یک زنی بی توجه می باشد،وی تمایل خواهد داشت که آن زن را با یک "نمونه بهتری" جایگزین کند ومیزان زیبایی آن زن برای او اهمیت خواهد بود. وی می تواند این کار را به نحویانجام دهد که شما هیچ وقت قادر به تصور آن هم نباشید، همانند لاس زدن با دختراندیگر در برابر شما و بدون هیچ نوع احساس پشیمانی نسبت به آن کار.
در صورتی که شما با چنین موقعیتی مواجه شوید، باید یکمکالمه جدی با پارتنر خودتان داشته باشید و به وی بگویید که اجازه نمی دهید هیچمردی، حتی خود وی، با شما چنین برخوردی داشته باشد. در صورتی که وی نیاز داشتهباشد که زنان دیگری در کنارش وجود داشته باشند، در واقع نشان می دهد که هیچ اهمیتیبه شما قائل نمی شود.
از طریق این تفکر که وی فقط دختران را بررسی می کند و باآنها لاس می زند و هیچ وقت به سمت آنها نخواهد رفت یا به شما خیانت نخواهد کرد،چرا که این کار از صداقت دور می باشد، خودتان را دلداری ندهید. در صورتی که یکمردی بخواهد از طریق مقایسه کردن شما با سایر زنان، شما را اذیت کند، به من اعتمادکنید، وی هیچ تاخیری در خیانت فیزیکی به شما نخواهد داشت و در اولین فرصت این کاررا انجام خواهد داد. بنابراین، بهترین کاری که می توانید انجام بدهید عبارت از ترککردن زندگی وی به روشی که خودش می خواهد و پیدا کردن مسیر زندگی خودتان در جهان میباشد.
9. او نسبت به مردان دیگر حسود نمی باشد
ویژگی حسادت همواره یک ویژگی منفی و غیر سالمی می باشد. بااین وجود، زمانی که یک مردی شما را دوست داشته باشد، همواره یک ترسی نسبت به ازدست دادن شما خواهد داشت. در نتیجه، وی احساس تهدید شدن توسط سایر مردانی خواهدداشت که ممکن است شما را از وی دور کنند.
10. وی هیچ اولویتی برای شما قائل نمی شود.
در صورتی که یک مرد با شما به عنوان یک انتخاب ثانویهبرخورد کند، شما نمی توانید کار زیادی انجام بدهید. او ذهنیت خودش را درست کردهاست و نمی خواهد که همراه با شما بماند.
بدترین نکته ای که وجود دارد، عبارت از نشان دادن این موردبه یک روش بد به شما می باشد. او شایستگی بودن در کنار شما را ندارد و هیچ احساسعاطفی نسبت به شما ندارد.
11. برخورد وی با شما، همانند برخورد وی با سایر افراد می باشد
این شرایط خوب نخواهد بود که برخورد مرد دوست دار شما،همانند برخورد وی با سایر افراد باشد. این یک علامتی است که نشان می دهد وی شما رابه عنوان یک فرد خاص در نظر ندارد و هیچ اهمیتی نسبت به شما قائل نیست.
12. وی نمی خواهد که با شما سکس داشته باشد
یکی از بارزترین علائمی که نشان دهنده عدم علاقمندی مردتانبه شما می باشد، عبارت از دوری کردن وی از آمیزش داشتن با شما می باشد. البته، اینمرد یک ماشین سکس نیست و این واقعیت عجیب و غریب نخواهد بود که وی در برخی مواقعخسته شود یا وضعیت روانی مناسبی برای فعالیت های تخت خوابی نداشته باشد.
با این وجود، در صورتی که متوجه شوید همواره شما سکس راشروع می کنید و وی تلاش می کند که از آن اجتناب کند، در این صورت حتما یک مشکلیدارید. این شرایط نشان می دهد که وی علاقمندی خودش به شما را از دست داده است و یااینکه یک شخص دیگری در زندگی وی حضور دارد.
من به چه نحوی می توانم یک مرد را جذب کنم؟
بخش 1 – جلب توجه وی (مرد)
1. اعتماد به نفس داشته باشید. مهمترینروشی که شما با استفاده از آن می توانید مرد رویاهای خودتان را جذب کنید، اعتمادبه نفس داشتن و راضی بودن از خودتان می باشد. ...
2. بخندید. ...
3. خودتان را در مسیر وی قرار دهید. ...
4. خونسرد باشید. ...
5. به وی بخندید. ...
6. با دوستان وی خوب باشید. ...
7. از قاعده "سه ضربه و خارج کردنخودتان" استفاده کنید
[1] Plutchik
[2] Paul Ekman
[3] Robert Plutchik